سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روستای من مردنو
موسی صادقی
نوشته شده در تاریخ توسط موسی صادقی | نظرات ()

سیزده روز ، گذشته ست ز نوروز ودر این روز فرح زا که بود سیزده ی عید ، همه خلق اگر پیرِ نوانند ، و گر تازه جوانند ، بر آنند که در خانه نمانند ؛ ازین روی دوانند و به هر سوی روانند که تا رخت کشانند به صحرا ویکی گوشه ی خرم بگزینند ، مگر بزم بچینند و در آنجا بنشینند و گلِ عیش بچینند و رخِ بخت ببینند ؛ دگر شمسی و  نسرین و قمر ، اکبر و عباس و صفر ، با دل خوش ، صبح سحر ، جسته ز جا مثل فنر ، جامه ی خود کرده به بر ، بقچه گذارند به سر ، در سرشان عزم سفر ، بسته بدین عزم کمر ، رفته خوش از خانه به در ، جانب هر باغ و در و دشت ، پی گشت .
غرض ، جمله به شور و شعف اندر تب و تابند و به هر سوی شتابند که یابند برای خوشی و عیش ، نقاطی !

باز در پهنه ی پهناور صحراست که هر چیز دلت خواست ، برای تو مهیاست ، ز هر جنس در آنجاست ، که آید ز چپ و راست ، بسی کاسب خوش خوست ، که هر سو به تکاپوست ، یکی روی سرش سبزی و کاهوست ، یکی در طبقش تخمه ی کرموست ، برای من هالوست ، به یک سوست که آلوست ، از آن ماست که پر موست ، و زآن دوغ که بدبوست ، پر از آب لب جوست ، غرض هر چه که دارد دل ما دوست ، اگر کشمش یک روست ، و گر پسته  و گردوست ، در این سوی ودر آن سوست ، که فریاد و هیاهوست ز هر کاسب فرصت طلبی کز پی اجناس بد و فاسد خود کرده به پا شوری و گسترده بساطی !

        بحر طویل : ابوالقاسم حالت

 


مهر 1387
شهریور 1387
مرداد 1387
پاییز 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
تابستان 88
پاییز 88
درباره وبلاگ
موسی صادقی
موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب

بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 82868




تمام حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن می باشد.

دانلود فیلم

سایت ساز رایگان

بهراد آنلاین

شادزیست

دانلود فیلم

لیمونات

تک باکس

دانلود نرم افزار